Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/nsun/public_html/old/engine/classes/templates.class.php on line 239 جبران خلیل جبران - انسان http://old.n-sun.ir/ fa جبران خلیل جبران - انسان http://old.n-sun.ir/yandexlogo.png http://old.n-sun.ir/yandexsquarelogo.png DataLife Engine دريا http://old.n-sun.ir/shoara-11-12-13/jebran/2391-دريا.html دريا   در سكون شب  آن هنگام كه آدمي به خواب ...   جبران خلیل جبران Mon, 16 Apr 2012 23:13:17 +0430       دريا   در سكون شب    آن هنگام كه آدمي به خواب رود و بيداري او درحجاب باشد جنگل فرياد زند: من همان عزمم كه توسط خورشيد در دل خاك روييد دريا به او چيزي نگفت ولي با خود چنين گفت: عزم، از آن من است سنگ گفت: روزگار در من رازي نهاد كه تا روز جزا مخفي است دريا به او چيزي نگفت ولي با خود چنين گفت‌: اسرار از آن من است باد گفت: شگفتي ها دارم زيرا مه و آسمان را ز هم جدا مي سازم دريا خاموش و ساكت شد اما با خود چنين گفت: باد از  آن من است رود گفت: چه گوارا هستم تشنگي زمين را برطرف مي سازم دريا ساكت و خاموش شد اما با خود چنين گفت: رود از آن من است كوه گفت: به مانند ستاره اي در سينه ي افلاك پابرجا و استوار هستم دريا آرام ماند ولي با خود چنين گفت: كوه ار آن من است انديشه گفت: من پادشاه هستم و در جهان پادشاهي مانند من نيست دريا بي حركت ماند اما در خواب به خود گفت: همه چيز از آن من است منبع : مجموعه اشعار جبران خليل جبران من http://old.n-sun.ir/shoara-11-12-13/jebran/2071-من.html من        من شكوفه ي بهارم و ميوه ي تابستان من زردي .... جبران خلیل جبران Thu, 15 Dec 2011 07:36:26 +0330 من         من شكوفه ي بهارم و ميوه ي تابستان من زردي خزانم و مرگ زمستان من قلب انسانم اندكي از عقل او من صداي ناآشناي طبيعت هستم هستي لبخند مي زند و شادي مي كند و انسان دوباره خوشبخت خواهد شد هستي در سراي زود رنج دنيا اندوهگين است و مرا بسان برگي مي بيني كه شاعران سروده هايشان را در آن نوشتند منبع : مجموعه اشعار جبران خليل جبران