Deprecated: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated in /home/nsun/public_html/old/engine/classes/templates.class.php on line 239 مصادیق حق الناس - انسان http://old.n-sun.ir/ fa مصادیق حق الناس - انسان http://old.n-sun.ir/yandexlogo.png http://old.n-sun.ir/yandexsquarelogo.png DataLife Engine کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش هجدهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3355-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-،-از-مصادیق-حق-الناس-(-بخش-هجدهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش هجدهم ) بحثی بر لقمه حرام و اثرات آن  در بين معاصي و گناهان، مال و لقمه حرام از ويژگي هاي خاصي برخوردار است از جمله: ۱ـ بر خلاف بعضي گناهان كه انجام آنها موجب ضايع شدن «حق الله» مي شود در ارتكاب لقمه حرام، علاوه  ... مصادیق حق الناس Fri, 06 Mar 2015 10:13:36 +0330 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش هجدهم ) بحثی بر لقمه حرام و اثرات آن  در بين معاصي و گناهان، مال و لقمه حرام از ويژگي هاي خاصي برخوردار است از جمله: ۱ـ بر خلاف بعضي گناهان كه انجام آنها موجب ضايع شدن «حق الله» مي شود در ارتكاب لقمه حرام، علاوه بر «حق الله»، مسئله «حق الناس» هم وجود دارد. ۲ـ لقمه حرام جزئي از بدن و وجود انسان مي شود و گوشت و پوست و استخوان از آن رشد و نمو مي كند. حضرت علي «عليه السلام» مي فرمايد: «الحرام سحت»( آمدي، عبد الواحد، غرر الحكم، مكتب الاعلام الاسلامي، ح8102. ), مال حرام خبيث و ناپاك است، و لذا كساني كه از خوردن مال حرام ابا و پروايي ندارند، سراسر وجودشان را خباثت و ناپاكي ها فرا مي گيرد. اثرات لقمه حرام بر روح و جان، دو گونه است، يكي اثراتي كه به كل گناهان تعلق دارد كه همان مخالفت با دستورات خداوند و تجاوز به حريم محرمات الهي است. دوم اثراتي كه مخصوص لقمه حرام است و آن ضايع كردن حق الناس است. در روايات اثرات و مضراتي براي مال و لقمه حرام ذكر شده كه به بعضي از آن ها اشاره مي كنيم: الف: اثرات عمومي ۱ ـ از بين رفتن لذت و حلاوت عبادت و ايمان: رسول گرامي اسلام «صلي الله عليه و آله» مي فرمايد: «حرام علي قلوبكم ان تعرف حلاوة الايمان حتي تزهد في الدنيا»( مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، دار احياء التراث العربي، ج73، ص 49.), ممكن نيست كه قلوب شما شيريني و حلاوت ايمان و عبوديت را درك كند مگر اينكه از گناهان بپرهيزيد و زهد و تقوي پيشه كنيد. ۲ ـ زنگار زدن و تاريك شدن قلب: از امام صادق «عليه السلام» نقل شده: «ان القلوب لترين كما يرين السيف»( عروسي حويزي، عبد علي جمعه، نور الثقلين، اسماعيليان، ج5، ص 513، ذيل آيه 14 مطففين.), همانا قلوب انسانها زنگار مي گيرد، همانطور كه شمشير چنين مي شود، و گناهان عامل مهمي در پيدايش اين آفت، در قلوب انسانهاست. ۳ ـ از بين رفتن حجب و حيا و كم رنگ شدن قبح گناهان: در فرازي از دعاي كميل مي خوانيم: «اللهم اغفر لي الذنوب التي تهتك العصم», خداوند بر من ببخشاي گناهاني را كه پرده هاي حجب و حيا را مي درند. ۴ ـ سلب توفيق در انجام مستحبات: امام صادق «عليه السلام» مي فرمايد: «ان الرجل يذنب الذنب فيحرم صلاة الليل»( مجلسي، بحار الانوار، ج70، ص330.), گاهي اوقات، گناهي انجام مي دهد كه باعث محروم شدن از اقامه نماز شب مي شود. ب: اثرات مخصوص لقمه حرام ۱ ـ عدم قبولي نماز تا چهل روز: در حديثي از پيامبر «صلي الله عليه و آله» نقل شده: «من اكل لقمة حرام لم تقبل له صلوة اربعين ليلة»( همان، ج63، ص 313.), كسي كه لقمه حرام مي خورد تا چهل روز نماز او در درگاه حق تعالي پذيرفته نمي شود. ۲ ـ مستجاب نشدن دعا: در حديثي قدسي خداوندمي فرمايد: «فمنك الدعاء و علي الاجابة فلا تحجب عني دعوة اِلاّ دعوة آكل الحرام»( ابن فهد حلي، عدة الداعي، مؤسسه معارف اسلامي، چاپ اول، 1420 هـ، ص171.), از شما دعا كردن و از من اجابت آن، پس هيچ كس از اجابت من محروم نمي شود، مگر شخص حرام خوار. ۳ ـ قساوت قلب و عدم پذيرش حق: در جريان واقعه عاشورا امام حسين «عليه السلام» خطاب به لشكر يزيد چنين فرمود: «فقد ملئت بطونكم من الحرام و طبع علي قلوبكم»( مجلسي، بحار الانوار، همان، ج45،ص8. ), شكم هايتان از حرام پر شده و قلب هايتان از پذيرش حق گريزان شده است. ۴ ـ دوري از خدا: امير بيان علي «عليه السلام» مي فرمايد: «من أدخل بطنه النار فأبعده الله»( مجلسي، بحار الانوار، ج40، ص340. ), كسي كه در درون آتش (مال حرام) بريزد، خداوند او را از خود دور مي كند. ۵ ـ متزلزل شدن عبادات: پيامبر اكرم «صلي الله عليه و آله» مي فرمايد: «العبادة مع اكل الحرام كالبناء علي ارمل»( مجلسي، بحار الانوار، ج100، ص 16. ), عبادت كردن با حرام خواري، همچون بنا كردن بر روي خاك سست است، و روشن است كه چنين بنايي با اندكي لرزش، واژگون مي شود. در پايان ذكر اين نكته ضروري است كه اثرات ذكر شده براي خورنده و مال حرام، ممكن است به گناهان ديگري چون دزدي و غيبت و... هم بيانجامد. در هر حال خوردن مال حرام از گناهان كبيره اي است كه هم به حق الله تصرف و تجاوز شده و هم به حق الناس و چون به حق ديگر ظلم و تعدي شده تا صاحبان مال، رضايتشان جلب نشود هرگز خداونداين چنين انسان هايي را نمي بخشد، اگر چه به ظاهر توبه و استغفار كنند.    منبع : بهمن عرب بلاگفا  مطالب مرتبط : سایت مجله اینترنتی انسان       کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش هفدهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3337-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-،-از-مصادیق-حق-الناس-(-بخش-هفدهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش هفدهم ) تأثیرات لقمه حرام بر اخلاق ۱٫ لقمه ی حرام، مانع پند پذیری حرام خواری، بر عقاید، اخلاق واعمال آدمیتأثیری بسیار زیانبار دارد وراه سعادت وخیر وفلاح را بر او می بندد وچنان او را سرگرم دنیا وسر سپرده ی شیطان می کند که حتی حاضر نمی شود به سخنان حق که از سوی بهترین افراد ایراد می گردد، گوش فرا .... مصادیق حق الناس Thu, 06 Nov 2014 22:15:38 +0330 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش هفدهم ) تأثیرات لقمه حرام بر اخلاق ۱٫ لقمه ی حرام، مانع پند پذیری حرامخواری، بر عقاید، اخلاق واعمال آدمی تأثیری بسیار زیانبار دارد وراه سعادت وخیر وفلاح را بر او می بندد وچنان او را سرگرم دنیا وسر سپرده ی شیطان می کند که حتی حاضر نمی شود به سخنان حق که از سوی بهترین افراد ایراد می گردد، گوش فرا دهد. آنانکه به دستور یزید به جنگ امام حسین (ع) برخاستند، به «حرام خواری» آلوده بودند.این حرام خواری، چشم ودل واندیشه ی آنان را در هم نوردیده ونقش حقیقت وصداقت را ازذهنشان زدوده بود. امام حسین (ع) در روز عاشورا کوشید تا با نصیحت وموعظه، لشکر عبیداللهبن زیاد را از زشتکاری شان آگاه کند واز ادامه ی راهی که در آن لغزیده اند، باز دارد؛ اما آنان با غوغا و جنجال، مانع رسیدن صدای امام (ع) به گوش خود شدند. امام رو به آنان کرد وفرمود: «ادعوکم الی سبیل الرشاد فمن اطاعنی کان من المرشدین ومن عصانی کان من المهلکین و کلکم عاص لامری غیر مستمع قولی فقد ملئت بطونکم من الحرام وطبع علی قلوبکم ویلکم الا تنصتون الا تسمعون؛ (بحارالانوار، ج۴۵، ص۱٫) شما را به راه رشد فرا می خوانم؛ هر که اطاعتم کند، رستگار است وهر که نافرمانی ام کند، در زمره ی هلاک شدگان قرار می گیرد. همه ی شما فرمان مرا سرپیچی می کنید، به سخنم گوش فرا نمی دهید؛ البته (حق دارید، چرا که) شکم هایتان ازحرامپر شده است، درنتیجه خداوند بردل های شما مهر زده است (و هرگز حقایق رادرک نمی کنید) . شما چرا ساکت نمی شوید، چرا گوش نمی دهید ونمی شنوید؟!» ۲٫ غذای حرام و عدم قبولی عبادات برای قبولی نماز، شرایط زیادی لازم است، از جمله حضور قلب وپاکی دل؛ اما غذای حرام، پاکی قلب وصفای دل را از انسان می گیرد. درحدیثی از پیامبراکرم (ص) آمده است: «من اکل لقمه حرام لم تقبل له صلوه اربعین لیله، ولم تستجب له دعوه اربعین صباحاً وکل لحم ینبته الحرام فالنار اولی به و ان اللقمه الواحده تنبت اللحم؛ (همان، ج۶۳، ص۳۱۳و ۳۱۴٫) هر کسی لقمه ای از غذای حرام بخورد، تا چهل شب نماز او قبول نمی شود وتا چهل روز دعای او مستجاب نمی شود وهر گوشتی که از حرامبروید، آتش دوزخ برای آن سزاوارتر است وحتی یک لقمه نیز باعث روییدن گوشت می شود.» ۳٫ غذای حرام وحضرت موسی(ع) شاید این سؤال مطرح شود: حال که لقمه ی حلال وحرام درجسم وروان افراد اثرات مثبت و منفی دارد، پس چگونه بود که حضرت موسی (ع) درقصر فرعون رشد ونمو نمود واز لقمه ی دستگاه فرعونی تغذیه کرد وبه مقام نبوت هم رسید؟ آیا آن لقمه ها در روح و جانش تأثیری نداشت؟ درپاسخ می گوییم: دراینکه حضرت موسی (ع) درقصر فرعون در چه موقعیتی وبا چه امکاناتی وتحت چه شرایطی رشد کرده بود، چیزی در دسترس نیست. نه از آیات قرآنی می توان چیزی فهمید ونه در روایات چیزی آمده است که بیان کننده ی این مطلب باشد که به طور تفصیل ومشخص ایشان در چه شرایطی بودند. اینکه درمورد تغذیه، ازکجا وبه چه وسیله ای نیاز خود را برطرف می کرد؟ آیا ایشان درخوراک خود از جایی غیر از دستگاه فرعونی تغذیه می کرد؟ این ها به روشنی برای ما نقل نشده است. از آیات قرآن فهمیده می شود تربیت حضرت موسی(ع) به عهده خداوند بود. خداکه می خواهد پیامر اولوالعزمی را – که دارنده ی مقام های نبوت رسالت وامامت باشد- در آینده مبعوث نماید، و تمام اینها نیازمند به روحی والا ومتعالی است، خود می داند که چگونه در دربار ودستگاه دشمن خویش او را تربیت کند. از مطالعه ی آیات قرآن دررابطه ی با داستان حضرت موسی(ع) برمی آید که حضرت (ع) تحت تربیت مستقیم خداقرار داشت. در سوره ی قصص وقتی داستان کودکی حضرت موسی (ع) را متذکر می گردد، می فرماید: (واوحینا الی ام موسی ان ارضعیه…)؛( قصص /۷٫)  «وبه مادر موسی وحی کردیم : او را شیر ده و چون براو بیمناک شدی، او را در نیل بینداز ومترس واندوه مدار که ما او را به تو بازمی گردانیم ودر[زمره ی] پیامبرانش قرار می دهیم». ( وحرمنا علیه المراضع من قبل…)؛( همان/ ۱۲-۱۴٫)  «واز پیش، شیر دایگان را بر او حرامگردانیده بودیم؛ پس [خواهرش آمد و ] گفت: آیا شما را برخانواده ای راهنمایی کنم که برای شما از وی سرپرستی کنند وخیر خواه او باشند؟* پس او را به مادرش باز گردانیدیم تا چشمش [بدو] روشن شود و غم نخورد وبداند که وعده ی خدا درست است؛ ولی بیشترشان نمی دانند * وچون به رشد وکمال خویش رسید، به او حکمت ودانش عطا کردیم ونیکوکاران را چنین پاداش می دهیم». همه ی این آیات، دلیل براین است که حضرت موسی (ع) ازکودکی تحت تربیت ویژه ومستقیم خدا بود- که این گونه تربیت، لازمه ی وظیفه ی سنگینی مانند نبوت می باشد- پیامبری که قرار است وظیفه ی هدایت امت را به عهده بگیرد، باید از ابتدا با غذای حلال تغذیه شود. به همین دلیل، خداوند شیر زنان آل فرعون بلکه شیر تمام زنان دیگر را بر او حرامگردانید تا او از مادری الهی و پاک شیر دریافت کند. بعد از این هم طبق ظاهرآیات، تحت تربیت آسیه (همسر فرعون) که زنی مؤمن وپاکدامن بود، قرار گرفت. می توان گفت امر تغذیه هم از مسیری پاک تأمین می شد؛ مانند این که شاید آسیه اموالی داشت که نیاز زندگی اش را مرتفع می نمود واز اموال فرعون بی نیاز بود. اگر هم از دستگاه فرعونی تغذیه می شد، دلیل نداریم که تمام اموال وی حرام بود؛ چرا که ممکن است حتی در بین اموال ستمگران، اموالی باشد که از راه زور وستم اخذ نکرده باشند. یا شاید حق بنی اسرائیل دراین اموال بود و حضرت موسی (ع) نیز به عنوان فردی که از بین اسرائیل حق استفاده از آن اموال غصبی را داشت وبرای او حلال وپاکیزه بود بنابراین لازمه ی زندگی در دستگاه فرعونی، این نبود که حضرت موسی (ع) از غذای حرام تغذیه می کرد. ۴٫ پرهیز ازغذای حرام واستجابت دعا در روایات متعددی آمده که یکی از شرایط استجابت دعا، پرهیز از غذای حرام می باشد. شخصی نزد پیامبر(ع) آمد وعرض کرد: دوست دارم دعای من مستجاب شود.حضرت فرمود:«طهر ماکلک و لاتدخل بطنک الحرام؛( عده الداعی ونجاح الساعی، ص ۱۳۹٫) غذای خود را پاک کن واز غذای حرام پرهیز نما». نیز فرمود: «من احب ان یستجاب دعاوه فلیطیب مطعمه و مکسبه؛( بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۶۷٫) کسی که دوست دارد دعایش مستجاب شود، طعام وکسب خود را از حرام پاک کند». ۵٫ غذای حرام و روی گردانی از حق غذای حرام، آدمیرا از حق وراه درست جدا می کند ونور درک حقایق را از او می ستاند.  درمورد نقش وتأثیر غذای حرامبرجان واخلاق فرد، به داستانی که در «مروج الذهب» آمده است، توجه نمایید: فضل بن ربیع نقل میکند که شریک بن عبدالله روزی وارد بر مهدی (خلیفه عباسی) شد، مهدی به او گفت: باید یکی از سه کار را انجام دهید، شریک سؤال کرد: کدام سه کار؟ گفت: یا قضاوت را از سوی من بپذیر، یا تعلیم فرزندم را بر عهده بگیر و یا غذایی (باما)بخور! شریک فکری کرد وگفت: سومی از همه آسان تر است. مهدی او را نگه داشت وبه آشپز گفت: انواعی از خوراک مغز آمیخته با شکر وعسل برای او فراهم ساز. هنگامی که «شریک» از خوردن آن غذای بسیار لذیذ [وحرام] فارغ شد، آشپز رو به خلیفه کرد وگفت: این پیرمرد بعد از خوردن این غذا، هرگز بوی رستگاری را نخواهد دید! فضل بن ربیع می گوید: مطلب همین گونه شد وشریک بن عبدالله بعد از این ماجرا، هم به تعلیم فرزندان آنها پرداخت وهم منصب قضاوت را از سوی آنها پذیرفت.( اخلاق در قرآن، ناصر مکارم شیرازی، ج۱، ص۱۴۹٫) ۶٫ فلسفه حرمت خوردن خون، شراب و… امام صادق (ع) در پاسخ به اینکه: چرا خداوند خوردن خون راحرامکرده است، می فرماید: «واما الدم فانه یورث الکلب وقسوه القلب وقله الراقه والرحمه لایومن ان یقتل ولده و والدیه؛( البرهان، ج۲، ص۲۲۲٫) خداوندخوردن خون را حرامکرده، به خاطر آن که سبب جنون وسنگدلی وکمبود مهربانی می شود؛ تاآن جا که ممکن است فرزند ویا پدر ومادرش را به قتل برساند!». امام صادق(ع) درمورد علت حرمت شراب فرمود: «ان مدمن الخمر کعابد وثن وتورثه الارتعاش وتهدم مروته وتحمله علی ان یجسر علی المحارم من سفک الدماء ورکوب الزناء حتی لا یومن اذا سکر ان یثب علی حرمه وهو لا یعقل ذلک والخمر لا تزید شاربها الاکل شر؛( امالی، ص۶۶۶٫ ) شخص دائم الخمر مانند بت پرست است وبدنش دچار ارتعاش می شود. شراب خواری، نور(معنویت) او را از بین می برد، شخصیت او را ویران می سازد واو را بر محارمش می شوراند تا خون آن ها را بریزد. تا آن جا که چون مست شود، ایمن نباشد که بر محرم خود بجهد و زشتی آن را درک نکند. شراب برای نوشنده ی خود جز بدی نیفزاید». «حرم الله عز وجل الدم کتحریم المیته لما فیه من فساد الابدان ولانه یورث الماء الا صفر و یبخر الفم وینتن الریح و یسیی الخلق ویورث القسوه للقلب وقله الرافه والرحمه حتی لا یومن ان یقتل ولده و والده وصاحبه.( بحارالانوار،ج۶، منبع :  گروه فرهنگي پژوهشي قبیله منتظر مطالب مرتبط : سایت مجله اینترنتی انسان کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش شانزدهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3314-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-،-از-مصادیق-حق-الناس-(-بخش-شانزدهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش شانزدهم ) لقمه ي حرام چه اثري دارد؟ عنه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : أطِبْ كَسبَكَ تُستَجَبْ دَعوَتُكَ ،فإنَّ الرّجلَ يَرفَعُ اللُّقْمَةَ إلى فيهِ (حَراما ) فما تُستَجابُ له دَعوَةٌ أربَعينَ يوما . پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : در آمدت را پاك كن تا دعايت مستجاب شود؛ زيرا هرگاه آدمى لقمه [حرام ]به دهان خود ببرد ، تا چهل روز دعايى از او پذيرفته نمى‏شود . مصادیق حق الناس Mon, 18 Aug 2014 18:54:58 +0430    کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش شانزدهم ) لقمه ي حرام چه اثري دارد؟ عنهصلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : أطِبْ كَسبَكَ تُستَجَبْ دَعوَتُكَ ،فإنَّ الرّجلَ يَرفَعُ اللُّقْمَةَ إلى فيهِ (حَراما ) فما تُستَجابُ له دَعوَةٌ أربَعينَ يوما . پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : در آمدت را پاك كن تا دعايت مستجاب شود؛ زيرا هرگاه آدمى لقمه [حرام ]به دهان خود ببرد ، تا چهل روز دعايى از او پذيرفته نمى‏شود . كما في بحار الأنوار : 93 / 358 / 16 .مكارم الأخلاق : 2 / 20 / 2045 منتخب ميزان الحكمة : 196 الاءمامُ الباقرٌ عليه‏السلام : انَّ الرّجُلَ إذا أصابَ مالاً مِن حَرامٍ لَم يُقْبَلْ مِنهُ حَجُّ ولا عُمْرَةٌ ولا صِلَةُ رَحِمٍ حتّى أنّه يَفْسُدُ فيهِ الفَرْجُ . امام باقر عليه‏السلام : هرگاه انسان مالى از حـرام بـه دست آورد نه حجّى از او پذيرفته شود ، نه عمره‏اى و نه صله رحمى و حتّى در ازدواج و زناشويى او تأثير سوء مى‏گذارد . أمالي الطوسيّ : 680 / 1447 منتخب ميزان الحكمة : 144 گذشتن از يك لقمه حرام، چقدر ثواب دارد؟ عنه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : تَرْكُ لُقْمَةِ حَرامٍ أحَبُّ إلى اللّه من صلاةِ ألفَي رَكْعَةٍ تَطَوُّعا . پيامبر خدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : فرو گذاشتن يك لقمه حرام ، نزد خدامحبوتر است از خواندن دو هزار ركعت نماز مستحبى . تنبيه الخواطر : 2 / 120 منتخب ميزان الحكمة : 144 عبادت حرام خور به چه مي ماند؟ رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : العِبادَةُ مَع أكْلِ الحَرامِ كالبِناءِ على الرَّمْلِ - وقيلَ : على الماءِ . پيامبرخدا صلى‏ الله ‏عليه و ‏آله و سلّم : عبادت كردن با وجود حرام خوارى مانند ساختن بنايى است بر روى شن «و به قولى : بر روى آب» . عدّة الداعي : 141 منتخب ميزان الحكمة : 144 منبع : شهر حدیث مطالب مرتبط : سایت مجله اینترنتی انسان کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش پانزدهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3289-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-،-از-مصادیق-حق-الناس--(-بخش-پانزدهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس  ( بخش پانزدهم ) لقمه حرام ؛ بزرگترین مانع درک حقیقت آیت الله مجتبی تهرانی شکم این عده‏ای که عمر سعد از کوفه آورده بود، همه از حرام پر بود. لذا نماز می‏خواندند، ولی مال حراممانع اثرگذاری نماز بود. این‏ها روش رفتاری داشتند، اما فایده‌ای نداشت، چون رفع حجاب باطنی نمی کرد. لشکریان یزید نماز می‏خواندند، ولی مال حرام مانع اثرگذاری نماز بود. در کربلا نیز هلهله کردند که حرف امام را گوش نکنند .... مصادیق حق الناس Thu, 08 May 2014 22:18:13 +0430 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس  ( بخش پانزدهم ) لقمه حرام ؛ بزرگترین مانع درک حقیقت آیت الله مجتبی تهرانی شکم این عده‏ای که عمر سعد از کوفه آورده بود، همه از حرامپر بود. لذا نماز می‏خواندند، ولی مال حرام مانع اثرگذاری نماز بود. این‏ها روش رفتاری داشتند، اما فایده‌ای نداشت، چون رفع حجاب باطنی نمی کرد. لشکریان یزید نماز می‏خواندند، ولی مال حرام مانع اثرگذاری نماز بود. در کربلا نیز هلهله کردند که حرف امام را گوش نکنند. بحث ما راجع به قیام و حرکت امام حسین(علیه السلام) بود. قیام حضرت صحیفه‏ای از درس‏هایی در ابعاد گوناگون معرفتیِ معنوی، فضیلتی انسانی، دنیوی، اخروی، فردی و اجتماعی برای ابنای بشر بود. من عرض کردم امام حسین(علیه السلام) مُصلحی غیور و انسانی ضد غرور بود. بحث ما به اینجا رسید که امام حسین(علیه السلام) همان طور که در وصیتنامه‏شان نوشته بودند، برای اصلاح امت، یعنی هم اصلاح ظاهری و هم اصلاح باطنی، قیام کردند؛ هم برای روش رفتاری دادن به امت و هم از نظر باطنی برای اصلاح بینش، تا امّت بتوانند بین حق و باطل تمیز بدهد. امشب در این جلسه می‏خواهم دو مطلب را عرض کنم؛ اوّل این‌که بینش، ادراکات درونی است و به معنای تمییز دادن و تعقّلی است که انسانبتواند حق را از باطل تشخیص دهد. عرض کردم این امر وارداتی از بیرون نیست، بلکه هر بشری دارای این بینش است. اما حُجُب و موانع بر سر راه است که باید برطرف شود تا انسانبتواند حق و باطل را تمیز دهد. در اینجا من یک سؤال مطرح می‏کنم. هدف از بعثت انبیا؛ اصلاح روش‌ها و بینش‌ها بعثت انبیا، ارسال رُسُل، انزال کُتُب آسمانی، شریعت‏ها و مأموریتی که انبیا داشتند، هم در ارتباط با مسائل رفتاری و روش دادن که احکام الهیه در شرایع است بود و هم از آن طرف در ارتباط با متذکّر شدن مسائل درونی به ابنای بشر بود. یعنی هم بُعد بیرونی دارد و هم بُعد درونی دارد. در آیه شریفه خطاب به خود پیغمبر اکرم است که می فرماید: «اُدْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة»، امت را با دو موردِ حکمت و موعظه حسنه به راه پروردگارات دعوت کن. در قالب اصطلاح ما طلبه‏ها و در اصطلاح کلامی، حکمت مربوط به عقل نظری است و موعظة حسنه، مربوط به عقل عملی است. یک سؤال: چرا ارسال رُسُل؟ حکمت نظری ادراک کلیّات است و در ارتباط با مسائل خداشناسی است و حکمت عملی در ارتباط با حسن و قبح است که به وسیله این انسان تشخیص می‏دهد که چه چیزی حَسَن و چه چیزی قبیح است. بنابر این که حکمت نظری قادر به درک کلیات است و حکمت عملی هم خودش می تواند حُسن و قُبح را تشخیص دهد، دیگر چرا ارسال رُسل و انزال کُتب مطرح می شود؟ پاسخ: کار انبیا، تذکّر دادن است حالا می‌خواهم جواب را عرض ‏کنم. در ارتباط با مسأله خداشناسی، این امر یک امر فطری است که اصلاً ما در روایت داریم که فرمودند: «كُلُّ مَوْلُودٍ يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَة الْفِطْرَة هِیَ التَوحید»، یعنی هر مولودی بر فطرت توحیدی متولد می شود. در ارتباط با عقل عملی‏ هم، همین‌طور است که این هم جزء فطریات است، یعنی عقل عملی، خودش حسن و قبح را تشخیص می‏دهد و لازم نیست کسی به او بگوید. برای مثال اگر به کسی بگویی می‏خواهم آدم بکشم، عقل عملی می‏گوید آدم‏کشی بد است، لازم نیست به او بگوییم آدم‏کشی بد است، خودش می داند. این‏ها جزء چیزهایی نیست که وارداتی و از بیرون باشد. آن چیزی که مربوط به عقل نظری است و آنچه که مربوط به عقل عملی است، وارداتی نیست. انبیا هم که می‏آیند، جدای روش رفتاری دادن یعنی احکام شرعیه، در رابطه با عقل نظری و عقل عملی، مطالبی را که می‏گویند همه تذکر و یادآوری است.  کار انبیا، برطرف کردن موانع است کاری که ایشان انجام می‌دهند این است که آن چیزی را که در درون انسان هست ولی به واسطة موانعی که ایجاد شده، از آن غفلت شده است، آن را یادآوری می‏کنند. «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‏ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنين». انبیا به آنچه که درون خود من است، یادآوری می کنند و تنبه می دهند. به آنچه که در دل من هست، آگاهی می‏دهند. هیچ پیغمبری در دلِ من و در عقلِ من چیزی وارد نمی‏کند و نهالی نمی‏کارد؛ هیچ پیغمبری نمی‏تواند این کار را بکند و نکرده است. «نشاکار» خدااست که انسان را بر فطرت توحیدی آفریده است. «یُولَدُ عَلَی الفِطرَةِ»‏، یعنی خدا می‌گوید من عقل عملی و عقل نظری را با وجود انسان، آمیخته کردم. انبیا فقط می‏آیند و به انسان تنبه می‏دهند. ضرورتِ داشتن واعظ درونی حالا می‏روم سراغ چند روایت که چون بحث مفصل است، به این مقدار بسنده می کنم. شما اگر به نهج‏البلاغه مراجعه کنید، می‌بینید که حضرت در آنجا می فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ يُعَنْ عَلَى نَفْسِهِ حَتَّى يَكُونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ يَكُنْ لَهُ مِنْ غَيْرِهَا لَا زَاجِرٌ وَ لَا وَاعِظٌ» بدانید کسی که از خویشتن کمک و یاری نشود به این صورت که از طرف خودش پند دهنده و جلوگیرنده‌ای برای خودش نداشته باشد، منع کننده و پند دهنده‏ای غیر خودش برای او نمی‏باشد. بدون پند دهنده درونی، هرچه هم کهانسان موعظه و پند بشنود اثر نمی‌کند. گویی آهن سرد کوبیدن است. تا خودیاری نباشد، یاری دیگران هیچ فایده ای ندارد. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «مَنْ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظاً فَإِنَّ مَوَاعِظَ النَّاسِ لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُ شَيْئاً» کسی که از درون‏ پنددهنده نداشته باشد، اگر تمام مردم هم جمع شوند و بارها به او تذکّر دهند، باز هم فایده ندارد. روایت دیگری از امام زین‏العابدین(علیه السلام) است که می فرماید: « ابْنَ آدَمَ لَا تَزَالُ بِخَيْرٍ مَا كَانَ لَكَ وَاعِظٌ مِنْ نَفْسِك» تا آنجایی که عقل درون تو دارد کار می‏کند، بر راه خیر هستی و عاقبت به خیری داری، اما اگر آن کار نکند به خاطر موانعی که خودت درست کرده‌ای، دیگر فایده ندارد و به سمت خیر در حرکت نیستی. «غرور» حجاب عقل نظری و عملی حسین(علیه السلام) هم وظیفه‏اش این بود کسانی را که زمینه‏ای داشتند متنبه کند. علی(علیه السلام) می‌فرماید: «بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ الْغِرَّةِ» غرور است که بین شما و موعظه پرده شده است. با وجود غرور، موعظه فایده ندارد. کسانی که فریب‏خورده امور دنیوی هستند، تا حجاب‌ها را برطرف نکنند، موعظه برایشان فایده‏ای ندارد.  منشأ غرور، جهل مرکّب است نه جهل مطلق؛ لذا برطرف کردنِ این خیلی مشکل است. در خطبه هشتاد و نُه نهج‌البلاغه و در نسخه‌ای خطبه صد و هشت و بعضی جاها خطبه صد و هفت است، امام علی(علیه‌السلام) فرمودند: « قَدْ خَرَقَتِ الشَّهَوَاتُ عَقْلَهُ وَ أَمَاتَتِ الدُّنْيَا قَلْبَهُ وَ وَلِهَتْ عَلَيْهَا نَفْسُهُ فَهُوَ عَبْدٌ لَهَا»،خواهش‏های نفسانی عقل او را دریده است و دلش را دنیا ربوده و میرانده است، دنیا او را شیفته خودش کرده و این آدم بنده دنیا شده است. «وَ لِمَنْ فِي يَدَيْهِ شَيْ‏ءٌ مِنْها» و بنده دنیاداران است. چون عقلش دریده شده است، دلش مرده و شیفته دنیا شده و خودش بنده دنیا و دنیاداران شده است. مثل حیوان بی عقل، دنبال دنیا می‏دود. وظیفه انبیا، روش دادن و اصلاح بینش است وظیفه انبیا دو چیز بود، یکی روش رفتاری دادن و دیگری اصلاح بینش، اما نه اینکه بیاید بینش را در درون من بکارد، بلکه باید با همین روش رفتاری دادن، حجاب‏ها را برطرف کند تا این چاه خودش بجوشد و آب حیات از آن سرازیر شود. امام حسین(علیه السلام) همین کار را می‏کرد. در فاعلیّت فاعل هیچ بحثی نبود. کدام اعمال رافع حجاب است؟ مطلب دوم؛ آن هایی که در مقابل امام حسین(علیه السلام) آمده بودند، نماز می‏خواندند، روزه می‏گرفتند، روش رفتاری داشتند، پس چطور شما این حرف‏ها را می‏زنید؟ آن‏هایی که مقابل امام حسین آمدند، کمونیست که نبودند. کسانی بودند چه بسا به ظاهر رفتارشان، رفتار اسلامی بود، پس چه طور شد این‏ها اینگونه شدند؟ معاصی مانع قبولی اعمال در باب روش رفتاری این بحث هست که کدام یک از اعمال، حجاب را برطرف می‏کند و جلا می‏دهد به گونه‌ای که انسان بتواند حق را از باطل تمییز دهد و به سمت حق رود. در اینجا یک بحث راجع به واجبات و محرمات، به خصوص محرمات هست. این را بدانید در باب واجبات و محرمات، مثلاً هر نمازی جلا نمی‏دهد، بلکه نماز مقبول است که دل را جلا می دهد. یعنی نمازی که مورد پذیرش خداوند باشد، اثرگذار است. در باب عبادات و طاعات این مسأله مطرح است که معاصی مانع از قبول عبادات می‏شود. آن‏هایی که با علی(علیه السلام) مقابله کردند، صرف این مقابله از معاصی کبیره بود. سؤال می‏کنند خوارج نهروان همه پیشانی هاشان پینه بسته بود، شب تا صبح هم عبادت می‏کردند، همین مقابله با علی(علیه السلام) از معاصی کبیره بود. این عبادت ها دیگر به درد نمی‏خورد. تأثیر لقمه حرام یک لقمه حرام درون شکم رود، چهل روز نمازش قبول نمی‏شود. پیامبر می فرماید: «روی عن رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم): مَنْ أَكَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِينَ لَيْلَة»اگر کسی یک لقمة حرام بخورد، نمازش تا چهل روز قبول نمی‌شود. حالا گسترده‏تر از این هم از پیغمبر نقل شده است که حضرت فرمودند: «روی عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم): الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْل» عبادت همراه حرام‏خواری مانند بنا کردن بنا روی شن روان است. یک روایت از امام باقر(علیه السلام) است که فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَصَابَ مَالًا مِنْ حَرَامٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ حَجٌّ وَ لَا عُمْرَةٌ وَ لَا صِلَةُ رَحِمٍ حَتَّى أَنَّهُ يَفْسُدُ فِيهِ الْفَرْجُ» کسی که مال حرام به دستش آمده است، نه مکه‏اش، نه عمره‏اش، نه صله رحم‌اش، هیچ کدام از آنها مقبول نیست و این لقمه، حتی روی نطفه‏اش اثر می‏گذارد. تأثیر لقمة حرام در کربلا دشمنان امام حسین نماز می‏خواندند، روزه می‏گرفتند، به هیچ دردی نمی‌خورد! امام حسین روز عاشورا دو مرتبه سخنرانی کرد که در تاریخ هست. خوارزمی می‏نویسد، مرتبه دوم که آمد صحبت کند، تا شروع کرد، لشکر شروع کردند به های‌وهوی و جنجال کردن. هلهله کردند که حرفش را گوش نکنند. حضرت به آن‏ها خطاب کرد« وَیلَکُم مَا عَلَیکُم أن تَنصِتُوا إلَیَّ فَتَسمَعُوا قَولِی» وای بر شما! چرا ساکت نمی‏شوید که حرف‏های مرا گوش کنید؟! سر وصدا، جار و جنجال راه انداختید که حرف‏های مرا گوش نکنید؟!  « وَ إِنَّمَا أَدْعُوكُمْ إِلَى سَبِيلِ الرَّشَادِ فَمَنْ أَطَاعَنِي كَانَ مِنَ الْمُرْشَدِينَ وَ مَنْ عَصَانِي كَانَ مِنَ الْمُهْلَكِينَ وَ كُلُّكُمْ عَاصٍ لِأَمْرِي غَيْرُ مُسْتَمِعٍ قَوْلِي» اگر حرف مرا گوش کنید شما را هدایت می‌کنم و اگر نشنوید، همه‌تان گناه‌کار خواهید بود. شماها یک دسته‏تان تطمیع شدید، به شما پول داده‌اند که به جنگ با من آمده‌اید.«فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرَامِ» شکم‏هایتان الآن پر از حراماست. چون لقمه حرامخورده‌اید، چیزی نمی‌فهمید و هیچ عبادتی از شما اثر نمی‌کند و باعث نمی‌شود که به حرفای من گوش دهید. حرام خواری دشمنان امام حسین(ع) آیا امام علم غیب فرمودند؟ من از شماها سؤال می‏کنم، این عده‏ای که عمرسعد از کوفه آورده بود، غذاهایشان را همراه خودشان آورده بودند؟ تمام غذاهایشان از بیت‏المال مسلمین بود. چند روز که آنجا بودند، عمرسعد به آنها غذا می‏داد. از کجا این‏ها را آورده بود؟ همه‌اش از بیت‏المال مسلمین بود. مال مسلمین را به حرام آورده بود و در شکم این‏ها می‏ریخت. لذا  نماز می‏خواندند، ولی مال حرام مانع اثرگذاری نماز بود. اصلاً گوش نمی‏کنند، جار و جنجال راه می‏اندازند، هوچی ‏بازی در می‏آورند که صدای امام را نشنوند. خوارزمی نوشته است هلهله می‏کردند. حسین می‏گوید: وای بر شما، چرا ساکت نمی‏شوید؟! چرا حرف من را گوش نمی‏کنید؟! روش رفتاری «صحیح» ولی «بی تأثیر» این‏ها روش رفتاری داشتند، اما فایده‌ای نداشت، چون رفع حجاب باطنی نمی کند. امام حسین امروز فریاد کشید و فرمود: «أَلَا إِنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيَّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ بَيْنَ السَّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ و هَیهاتَ مِنا الذِلَة»‌حالا من مؤدب بگوییم‌ـ آن فرومایه، پسر فرومایه، من را تهدید کرده است! بعد گفت: «وَ جُدُودٌ طَابَتْ وَ حُجُورٌ طَهُرَتْ». ما از خاندان پاک‌دامنان و نیکان هستیم. یعنی ریشة این مسأله این است که این‌طرفی‌ها حلال‌خور و حلال‌زاده‌اند، ولی سپاه مقابل حرام‌خور است. امام حسین همه این‏ها را می‏گفت، همه ریشه‏ هایش را نیز بیان کرد. منبع : جهان نیوز مطالب مرتبط : مجله اینترنتی انسان کسب مال ( لقمه ) حرام ، ...( بخش چهاردهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3268-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-،----(-بخش-چهاردهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش چهاردهم ) اثرات لقمه حلال و حرام در ايمان قلبي و نفاق قلبي چيست؟ غذائي كه انسان مي‎خورد به منزلة بذري است كه در زمين ريخته مي‎شود و اگر حلال و پاكيزه باشد اثرش در قلب كه به منزلة سلطان بدن است ظاهر خواهد شد و قلبي مملو از صفا خواهد داشت و از اعضاء و جوارحش جز خير و نيكي تراوش نخواهد كرد، لكن اگر آن خوراك پليد و حرام باشد قلب را كدر و تيره خواهد نمود.... مصادیق حق الناس Wed, 12 Mar 2014 22:24:23 +0330 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش چهاردهم ) اثرات لقمه حلال و حرامدر ايمان قلبي و نفاق قلبي چيست؟ غذائي كه انسان مي‎خورد به منزلة بذري است كه در زمين ريخته مي‎شود و اگر حلال و پاكيزه باشد اثرش در قلب كه به منزلة سلطان بدن است ظاهر خواهد شد و قلبي مملو از صفا خواهد داشت و از اعضاء و جوارحش جز خير و نيكي تراوش نخواهد كرد، لكن اگر آن خوراك پليد و حرام باشد قلب را كدر و تيره خواهد نمود. اما آثار معنوي مال حلال: همانطور كه گفته شد به طور حتم غذا، هم روي جسم اثر دارد و هم روح انسان را تحت تأثير قرار مي‎دهد و اسلام هر دو موضوع را مورد دقت و كنكاش قرار داده و در موارد زيادي انسان‎ها را امر مي‎كند تا غذاي طيب و حلال ميل كنند و به عنوان نمونه خداوندفرموده است : يا أَيُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ «168»«اي مردم از آنچه در زمين حلال و پاكيزه است بخوريد و پيرو برنامه‎هاي شيطان نشويد كه البته به شما دشمن آشكاري است»[سورة بقره، آية 168.[. و همچنين از خوردن مال حرامانسان را برحذر مي‎دارد آنجا كه مي‎فرمايد: الَّذِينَ يَأْکُلُونَ الرِّبا لا يَقُومُونَ إِلاَّ کَما يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ  وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ  «آنان كه ربا مي‎خورند بر نخيزند مگر مانند آن كه به وسوسه و فريب شيطان، ديوانه و بي‎عقل شده و اينان به اين علت در مال حرام غوطه‎ورند كه مي‎گويند فرقي ميان معامله و ربا نيست، و حال آن كهخداوند تجارت و داد و ستد را حلال و ربا را حرام كرده، هر كس پس از آن كه پند و اندرز كتاب خدا به او برسد از اين عمل حرام دست بردارد، خدا از گذشته او درگذرد و عاقبت كارش با خدا است، و كساني كه از اين عمل زشت دست نكشند اهل جهنم‎اند و در آنجا هميشگي جاويد خواهد ماند.[ سورة بقره، آية 275.[ 1ـ تأثير مال حلال بر رشد معنوي انسانها قرآن مجيد در سوره قصص وقتي داستان كودكي موسي (ع) را بيان مي‎كند و مي‎فرمايد: وَحَرَّمْناعَلَيْهِ الْمَراضِعَ مِنْ قَبْلُ فَقالَتْ هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى أَهْلِ بَيْتٍ يَکْفُلُونَهُ لَکُمْ وَ هُمْ لَهُ ناصِحُونَ «ما از قبل شير همه زنان شيرده را بر او حرامكرده بوديم، خواهرش گفت: آيا مي‎خواهيد شما را به خانداني راهنمايي كنم كه سرپرست اين كودك باشند؟ خانواده‎اي كه خيرخواه اين كودكند.[ سورة قصص، آية 12.[ اين آيه كريمه گر چه به ظاهر مي‎خواهد بفرمايد ما شير زنان شيرده را بر موسي (ع) حرامكرديم تا از اين طريق او را به مادرش برگردانيم، ولي پيام باطني ديگري هم دارد و آن اين كه جناب موسي (ع) اگر بايد در آينده صاحب يد بيضا گردد و بساط فرعون و فراعنه را برچيند، و با خداي خود در كوه طور سخن بگويد، بايد از سينة پاكي شير خورده باشد، و از همان ابتدا لقمه حلال در دهانش گذاشته شود. 2ـ ايجاد نورانيت در قلب لقمه حلال در درون انسان نورانيت ايجاد مي‎كند و بر اثر نورانيت قلب خود به دنبال كارهاي خير مي‎رود و همين باعث سعادت و خوشبختي او در دنيا و آخرت مي‎گردد. در اين خصوص پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «هر كس از دست رنج خود و مال حلال بخورد خداوند درهاي بهشت را به رويش مي‎گشايد تا از هر دري كه مي‎خواهد وارد شود و در شمار پيامبران خواهد بود و اجر و مزد ايشان را خواهد گرفت.[ مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 23، ص 6.] 3ـ استغفار ملائكه كساني كه مال حلال مي‎خورند مشمول استغفار ملائكه آسماني قرار مي‎گيرند پيامبر اكرم (ص) فرمودند: « كسي كه طعام حلالي بخورد ملكي بالاي سرش ايستاده وبرايش استغفار مي‎كند تا از خوردن طعام فارغ شود».[قمي، عباس، سفينه البحار، تهران، انتشارات فراهاني، ج 10، ص 298.] اما اثرات لقمه حرام: قبل از بيان روايات اسلامي بد نيست اشعاري را كه منسوب به شيخ بهايي و بيانگر اثرات شوم غذاي حراماست بيان كنيم. شيخ بهايي (ره) مي‎فرمايد: لقمه ناني كه باشد شبهه ناك             در حريم كعبه ابراهيم پاك گر به دست خود فشاندي تخم او         وربگاو چرخ كردي شخم او ور مه نو در حصادش داس كرد             ور زسنگ كعبه‎اش دستاس كرد ور به آب زمزمش كردي عجين              مريم آيين پيكري از حور عين ور بدي از شاخ طوبي آتشش               ور شدي روح القدس هيزم كشش ور تنور نوح بندد مريمش                       ور دم عيسي بود آتش دمش ور تو برخواني هزاران بسمله              بر سر آن لقمه پر ولوله عاقبت خاصيتش ظاهر شود                نفس از آن لقمه ترا قاهر شود در ره طاعت تو را بي جان كند             خانه دين ترا ويران كند درد دينت گر بود اي مرد راه                 چاره خود كن كه شد دينت تباه [نقل از كتاب كفايه الواعظين، تأليف ابي الفضل الحسيني، قم، انتشارات كتابفروشي مصطفوي، ج 1، ص 51.[ 1-       1ـ حرام خواري بركت را از بين مي‎برد. 2-       لقمه حرام علاوه بر اين كه بر قلب انسان تاثير منفي دارد اولاً نمي‎گذاردانسان با خداي خود راز و نياز كند و اگر هم موفق شد مورد قبول الهيقرار نمي‎گيرد. چنان كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «عبادت كردن باحرام‎خواري مانند بنا كردن ساختمان روي شن‎زار است»[ قمي، عباس، سفينه البحار، تهران، انتشارات فراهاني، ج 1، ص 299]يعني چنان چه بناء بدون شالوده محكم خراب مي‎شود و بنا كننده از آن بي‎بهره است عبادت كسي كه از حرام پرهيز نمي‎كند نيز برايش فايده‎اي ندارد. 3-       دعاي فرد حرام‎خوار مستجاب نمي‎شود . 4-       يكي از علتهاي مهم قبول نشدن دعاها لقمه حرام است، همانطور كه پيامبر اكرم (ص) فرمودند: «كسي كه يك لقمه حرام بخورد تا چهل شبانه روز نمازش قبول نمي‎شود و تا چهل روز دعايش مستجاب نمي‎گردد.»[ همان منبع، ص 24.[ 5-       يكي از آثار مهم لقمه حرام، قساوت قلب و سياهي دل است. پند و اندرز در او اثر نمي‎كند، سخت‎ترين مناظر رقت‎بار او را متأثر نمي‎كند. در تاريخ عاشورا مي‎خوانيم كه امام حسين (ع) به لشكر عمر سعد فرمودند: «شكمهايتان از حرام پر شده و بر دلهايتان مهر خورده ديگر حق را نمي‎پذيريد و به آن گوش نمي‎دهيد»[ قمي، عباس، نفس المهموم، قم، مكتبه بصيرتي، ص 245[ 6-       و اين نكته تاريخي گوياي آن است كه؛ لقمه حرام قلب را تيره و تار مي‎كند. آنگاه از پذيرفتن حق و تسليم در برابر آن خودداري مي‎كند و هيچ اندرزي در او تاثير ندارد و از هيچ جنايتي روي گردان نيست. 7-       يكي از عوامل مهم در وقوع جرم‎ها و گناهان لقمه حرام است كه نورانيت دل را از بين مي‎برد و انسان را بر انجام جرايم جري مي‎سازد، و اگر در جامعه ناهنجاريهاي اجتماعي، و لنگاري و معصيت خدارا مي‎بينيم شايد ريشه‎اش در لقمه‎هايي است كه از راه غير مشروع، عده‎اي خورده‎اند. منبع : اندیشه قم <span span="" کسب مال ( لقمه ) حرام ،...( بخش سیزدهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3250-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-،---(-بخش-سیزدهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس اثرات لقمه حرام در روایات  رسول خدافرمود: کسی که کسبش حرام است خداوندهیچ کار خیرى را از او نمى‏پذیرد، چه آن کار صدقه باشد چه آزاد کردن بنده؛ حج باشد یا عمره وخداوندمتعال به عوض پاداش این کارها، گناه براى او ثبت مى‏کند و آنچه پس از مرگش باقى مى‏ماند توشه دوزخ او خواهد بود . وقتی در نماز و گفتگوی با پروردگار عالمیان هستی حضور قلبت را حفظ کن. دیگر اینکه هنگام خوردن، مراقب باش حرامنخوری. سوم اینکه در خانه مردم، چشمت را از نگاه به اهل و عیال آنها که به تو نامحرمند فروبند و آخر اینکه در بین مردم مراقب زبانت باش... مصادیق حق الناس Sat, 15 Feb 2014 20:21:00 +0330 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش سیزدهم ) اثرات لقمه حرام در روایات  رسول خدا فرمود: کسی که کسبش حراماست خداوند هیچ کار خیرى را از او نمى‏پذیرد، چه آن کار صدقه باشد چه آزاد کردن بنده؛ حج باشد یا عمره و خداوند متعال به عوض پاداش این کارها، گناه براى او ثبت مى‏کند و آنچه پس از مرگش باقى مى‏ماند توشه دوزخ او خواهد بود . وقتی در نماز و گفتگوی باپروردگار عالمیان هستی حضور قلبت را حفظ کن. دیگر اینکه هنگام خوردن، مراقب باش حرامنخوری. سوم اینکه در خانه مردم، چشمت را از نگاه به اهل و عیال آنها که به تو نامحرمند فروبند و آخر اینکه در بین مردم مراقب زبانت باش. باید گفت : تاثیری که خوردنی هابر روح و روان ما می گذارند حقیقتی است که به آن توجه لازم نمی شود اما با کمی دقت و مطالعه این غفلت زدوده شده و حقیقت نمایان می شود از اخبار ظاهر می شود که کسب حرامبدترین چیز است و وارد شده که کسب حرامظاهر می شود در ذرّیه و نسل؛ یعنى لقمه هاى حرامخورده می شود و فرزندها از لقمه حرام به هم می رسد که این یک قسم از حرامزاده‌گی است رستگاری و سعادت بسیار مشکل می شود بی شک کسی که عبادتش برگشت بخورد و دعایش شنیده نشود، وصول به سعادت برایش بسی مشکل و شاید غیر ممکن باشد. آیت اللهمظاهری می فرماید: اگر شکم کسی از حرام پر شود، رستگاری و سعادت او بسیار مشکل است. مرحوم آیت اللهمشکینی فرمودند: طلبه اى که لقمه حرام در معده او وارد شود و یا بفهمد مشتبه است و بگیرد و بخورد، هیچ گاه نمى تواند مقامى را حیازت کند. کسی که به حلال و حرامخداوند اهمیت نمی دهد باید به یقین بداند که دارای سیری بسوی خداوند است. لیکن این سیر نزولی و هر لحظه در تنزل می باشد یعنی هر لحظه به قهر و غضب خدا نزدیک می شود کسی که به حلال و حرامخداوند اهمیت نمی دهد باید به یقین بداند که دارای سیری بسوی خداوند است. لیکن این سیر نزولی و هر لحظه،‌در تنزل می باشد یعنی هر لحظه به قهر و غضب خدا نزدیک می شود. در روایات می خوانیم که یک لقمه حرام تا چهل شبانه روز روی انسان اثر می گذارد. همچنین شکمی که پر از حرام باشد، دارای قساوت بوده و به همین دلیل پروردگارعالم از آن چیزی قبول نمی کند. منبع : سایت زین الشهدا      کسب مال ( لقمه ) حرام ، ...( بخش دوازدهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3232-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-،----(-بخش-دوازدهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس اثرات لقمه حرام بر انسان معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می‌تواند از کنار معصیت‌ها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمة حرامی را خورد، از کنار معصیت که می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است. مصادیق حق الناس Sun, 05 Jan 2014 23:53:32 +0330 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس ( بخش دوازدهم ) اثرات لقمه حرام بر انسان معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می‌تواند از کنار معصیت‌ها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمة حرامی را خورد، از کنار معصیت که می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است. آهن ربا، ذرّه آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود می‌کشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن می‌شود. در این‌جا خود پنبه جذب نمی‌شود؛ بلکه براده‌های آهنی که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشیده می‌شوند. معصیت‌ها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، می‌تواند از کنار معصیت‌ها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمة حرامی را خورد، از کنار معصیت که می‌گذرد، مجذوب آن می‌شود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است. امّا لقمه صددرصد حلال که انسان کار صحیح درستی را انجام داده است و اجرت طیّب و صحیح و طاهری را در مقابل آن به انسان داده‌اند؛ وقتی که این لقمه را انسان مصرف می‌کند، از کنار عبادات که می‌گذرد، عبادات او را جذب می‌کنند، از کنار امامزاده که می‌گذرد، به زیارت آن میل و گرایش پیدا می‌کند. میل و گرایش به مسجد، روضه و تربت شهدا پیدا می‌کند و این جزو خاصیت و ذات لقمه‌ای است که از همه جهت حلال باشد. هنگامی که انسان آن را مصرف می‌کند، در او نوری را ایجاد می‌کند. همه طاعات و عبادات، جذابیّت و گیرایی دارند؛ ولی همه آن‌ها با لقمه حلال سنخیّت دارند، نه تنها با لقمه حلال، با مسکن و لباس حلال و امثال این‌ها هم سنخیّت دارند. در محلّی که از راه حلال به دست آورده‌اید، موقع نماز که فرا می‌رسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پیدا می‌کنید، امّا اگر از راه حرام به دست بیاید، وقتی که در آن محل غیبت انجام شود، نسبت به غیبت میل پیدا می‌کنید و قوه جلوگیری کم می‌شود. حلال و حرام وقتی مخلوط شود، طاعات و معصیت هم با هم مخلوط می‌شود. منبع : کتاب «پندها و اندرزها» – آیت الله حائری شیرازی کسب مال ( لقمه ) حرام... ( بخش یازدهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3212-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام----(-بخش-یازدهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس تأثیر لقمه حرام بر فرزند بی تردیدیکى از عوامل مؤثر در روح و جسم انسان تغذیه است ،تا آنجا که خداوند نیز سفارش به تغزیه حلال کرده است آنجا که می فرماید« فَلْیَنظُرِ الاِْنسَـنُ إِلَى طَعَامِهِ»(عبس/24)یعنى انسان هنگامى که مى خواهد غذایى را بخورد ، ابتدا دقیقاً باید در آن بنگرد که چه چیزى را مى خواهد بخورد ؟ آیا براى روح و جانش مفید است یا مضرّ ؟ حلال است یا حرام .. . مصادیق حق الناس Mon, 09 Dec 2013 08:06:58 +0330 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس  ( بخش یازدهم ) تأثیر لقمه حرام بر فرزند بی تردیدیکى از عوامل مؤثر در روح و جسم انسان تغذیه است ،تا آنجا که خداوند نیز سفارش به تغزیه حلال کرده است آنجا که می فرماید« فَلْیَنظُرِ الاِْنسَـنُ إِلَى طَعَامِهِ»(عبس/24)یعنى انسان هنگامى که مى خواهد غذایى را بخورد ، ابتدا دقیقاً باید در آن بنگرد که چه چیزى را مى خواهد بخورد ؟ آیا براى روح و جانش مفید است یا مضرّ ؟ حلال است یا حرام .. . و.. . در جاى دیگر نیز مى فرماید : «.. .کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَـتِ وَ اعْمَلُوا صَــلِحًا... »(مؤمنون/51) از غذاهاى پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید». برخى از مفسران معتقدند ذکر این دو (خوردن غذاى پاک و انجام عمل صالح ) پشت سر یکدیگر دلیل بر وجود یک نوع ارتباط بین آن دو است و اشاره به این است که غذاهاى مختلف آثار اخلاقى متفاوتى دارد ، غذاى حلال و پاک ، روح را پاک مى کند و سرچشمه عمل صالح مى شود ، و غذاى حرام و ناپاک روح و جان را تیره و زمینه اعمال ناصالح را فراهم مى گرداند ; در مورد آثار وضعى تغذیه (حلال و حرام ) فرقى بین مسلمان و غیر مسلمان نیست .( پرسشها و پاسخ هاى مذهبى آیة الله مکارم شیرازى و آیة الله جعفر سبحانى) علم و حکمت زاید از لقمه حلال عشق و رقت آید از لقمه حلال لقمه تخم است و برش اندیشه ها  لقمه بحر و گوهرش اندیشه ها نباید از یاد ببریم که تأثیر لقمه حرام پدر و مادر در جسم و جان فرزند نیز بر اساس نظام علت و معلول و سبب و مسببى است،نه کیفر الهى. بنابراین فرزنددر این باره بى تقصیر و خداوند نیز منزه از ظلم است ، علت آن والدین و یا کسانى هستند که باعث آن شده اند ، و این بازتاب و اثر عمل آنان است و باید جوابگو باشند. البته باید توجه داشت که فرزندى تغذیه شده ازلقمه حرام،هرچند زمینه گناه و انحراف در او بیشتر از دیگران و اطاعت و بندگى برایش مشکل تر است ، ولى به هر حال باعث نمى شود تا اراده و اختیار از او گرفته شود ،لذا آن چه در سعادت و شقاوت او مهم و سرنوشت ساز است ، اراده و اختیار خود اوست و خداوند رحمان نیز براى این گونه افراد که به عللى گرفتار یک سرى مشکلات ناخواسته شده اند ، پاداش و عوض خاصى قرار داده است ، که اگر به مقدار توان و اختیارشان وظایف خود را انجام دهند و گناه نکنند ، مشکلات و سختى هاى آنان به بهترین وجه جبران خواهد شد . برخى آثار زیانبار حرام خوارى در روایات : 1.       حرام خوار مورد لعنت فرشتگان زمین و آسمان واقع مى شود . 2.       تا چهل روز نماز و دعاى او پذیرفته نمى شود . 3.       خداوند حج و عمره و صله رحم را از او نمى پذیرد . 4.       برکت از مالش مى رود . 5.       وارد بهشت نمى شود و جسدش بر بهشت حرام مى شود .( اخلاق در قرآن،ج 1 ، ص 207-214 ) 6.       قرآن کریم نیز درباره اثر و چهره باطنى خوردن مال یتیم (که نوعى حرام خوارى است ) مى فرماید : «کسانى که اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى خورند ، (در حقیقت ) تنها آتش مى خورند ، و بزودى در شعله هاى آتش (دوزخ ) مى سوزند» (نساء/10) منبع : سایت نور آسمان کسب مال ( لقمه ) حرام ... ( بخش دهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3198-کسب-مال-(-لقمه-)-حرام-----(-بخش-دهم-).html کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس نقش لقمه حرام در زندگی مسایل روحی مانند غم و اندوه باعث بروز بیماری های جسمی در انسان می شوند. كسب و درآمد حلال یا حرام و به عبارتی لقمه حلال یا حرام از جمله مسائلی است كه ابعاد وسیعی از زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. به همین دلیل پرهیز از لقمه حرام با اهمیت فراوانی در آیات و روایات ذكر شده است. در نوشتار حاضر پیرامون نقش لقمه حرام در زندگی با نگاهی به قرآن و روایات سخن گفته شده كه با هم آن را از نظر ...   مصادیق حق الناس Mon, 18 Nov 2013 20:28:53 +0330 کسب مال ( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس  ( بخش دهم ) نقش لقمه حرام در زندگی مسایل روحی مانند غم و اندوه باعث بروز بیماری های جسمی در انسان می شوند. كسب و درآمد حلال یا حرام و به عبارتی لقمه حلال یا حرام از جمله مسائلی است كه ابعاد وسیعی از زندگی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. به همین دلیل پرهیز از لقمه حرام با اهمیت فراوانی در آیات و روایات ذكر شده است. در نوشتار حاضر پیرامون نقش لقمه حرام در زندگی با نگاهی به قرآن و روایات سخن گفته شده كه با هم آن را از نظر می گذرانیم . اهمیت پرهیز از مال حرام خداوند در قرآن اصحاب كهف را به عنوان الگو برای انسان های پاك سرشت و حق جو معرفی می كند و ازجمله كارهای آنها كه می تواند برای همگان سرمشق قرار گیرد، تهیه غذای پاك و حلال است؛ آنان وقتی از خواب 309 ساله برخاستند، به شدت احساس گرسنگی كردند، اما با این حال به مأمور تهیه غذا توصیه می نمودند هر غذایی را نخرد، بلكه بین فروشندگان بگردد و از كسی غذا تهیه كند كه غذایش از همه پاك تر و حلال تر باشد: «فلینظر ایها ازكی طعاما» (كهف/ 19) این نكته جالب توجه است كه آنان درحالی كه بسیار گرسنه بودند، اولین چیزی كه مورد توجه قرار دادند، نوع و مقدار غذا نبود، بلكه حلال و پاك بودن آن برایشان حائز اهمیت بود. (محسن قرائتی، تفسیر نور، ج 7، ص 154( لقمه حرام تنها شامل خوردن غذای حرام نیست بلكه براساس روایات، مصادیق متعددی دارد كه برخی از آنها عبارتند از: رباخواری، خوردن مال یتیم، كم فروشی، نپرداختن خمس و زكات، كم كاری در قبال دریافت حقوق و دستمزد، فریب در معامله، زیرمیزی، رشوه خواری و... خداوند در آینه 168 سوره بقره می فرماید: «ای مردم از آنچه در زمین، حلال و پاكیزه است بخورید و گام های شیطان را دنبال نكنید كه او برای شما دشمنی آشكار است؛ پس مبادا به پیروی از شیطان آنچه را خدا حلال كرده، حرام بشمارید و آنچه را حرام كرده است روا بدانید» همچنین قرآن كریم در آیات مختلفی با استفاده از جمله «كلوا من طیبات» به انسان دستور داده است تا فقط و فقط از غذاهای پاكیزه و حلال تغذیه كند. در برخی روایات نیز آمده «اذا وقعت اللقمه من الحرام فی جوف العبد لعنه كل ملك فی السماوات والارض و مادامت اللقمه فی جوفه لاینظرالله الیه» (بحار، ج 63، ص 314) وقتی لقمه حرام وارد بدن انسان شود همه فرشتگان آسمان و زمین او را لعنت می كنند و تا زمانی كه لقمه در درون او باشد، خداوند به او نظر نمی كند. این روایت با لحن شدیدش انسانها را از خوردن لقمه حرام نهی می كند و عواقب بد آن را متذكر می شود. بدی این عمل آن قدر زیاد است كه تمامی فرشتگان بر او لعنت می فرستند و خواهان دوری او از رحمت الهی هستند و خداوند چنین بنده ای را نگاه هم نمی كند. آثار و پیامدهای لقمه حرام درآمدهای نامشروع و خوردن لقمه حرام آثار فراوانی دارد كه به پاره ای از آنها اشاره می شود: 1-      پذیرفته نشدن نماز و عبادات كسی كه مال حرام می خورد، ممكن است نماز بخواند، روزه بگیرد و سایر عبادات را انجام دهد، غافل از اینكه مال حرام سبب تباهی اعمال او می شود. در روایتی از رسول اكرم(ص) آمده است: «من اكل لقمه حرام لم تقبل له صلاه اربعین لیله ؛ كسی كه لقمه حرامی بخورد، تا 04 شبانه روز نمازهایش قبول نمی شود.» (بحار، ج 36، ص 413( چنین فردی حتی اگر با استفاده از مال حرام توفیق حج و عمره هم پیدا كند، از او پذیرفته نمی شود. امام باقر(ع) فرمود: «لا یقبل الله عزوجل حجا و لا عمره من مال حرام» (بحار، ج 39، ص 361) خداوند حج و عمره ای را كه از مال حرام باشد، نمی پذیرد. 2-      مستجاب نشدن دعا مطابق روایات تا وقتی كه حق دیگران در داخل مال كسی باشد، دعای او مستجاب نمی شود. خداوند دعای بندگان خود را به اجابت می رساند مگر دعای انسان حرامخوار. (وسایل الشیعه، ج 7، ص 541) در روایت دیگری آمده است: «من احب ان یستجاب دعاؤه فلیطیب مطعمه و مشربه؛ كسی كه دوست دارد دعایش مستجاب شود طعام و كسب خود را از حرام پاك كند.» (بحار، ج 09، ص 273( 3-      نسل فاسد فردی كه لقمه حرامی را به منزل می برد، خانواده خویش را از سعادت دور می كند و فرزندی كه در چنین خانواده ای متولد می شود، روی سعادت را نمی بیند. كسی كه نطفه اش از حرام منعقد شده، به فساد و تباهی گرایش داشته و فاسد خواهد شد. (اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 01، ص: 8)از امام صادق(ع) نقل شده است: «كسب الحرام یبین فی الذریه؛ مال حرام در فرزندان آشكار می شود.» (كافی، ج 5، ص421( علاوه بر موارد فوق، برای خوردن مال حرام آثار دیگری نیز ذكر شده است كه از جمله دل را سیاه می كند و قلب را سخت می كند. موجب می شود انسان خدا را فراموش كند و دیگر اینكه شیطان را مسلط می كند. (اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 01،ص:48( راهكارهای اصلاحی خداوند متعال همیشه با آغوش باز بندگان توبه كار خود را می پذیرد. بندگانی كه از گناهانشان پشیمان شده اند و قصد اصلاح خویش را دارند. آنان كه دسترسی به مال حرام دارند اما به خاطر خدا از آن پرهیز می كنند، پاداش خود را از خدا خواهند گرفت. امام صادق(ع) فرمودند: «ثلاث من كن فیه زوجه الله من حور العین: ... رجل اشرف علی مال حرام فتركه لله؛ سه ویژگی است كه در هر كس باشد خدا او را به ازدواج حور العین درمی آورد كه یكی از آنها كسی است كه به مال حرام دست یابد ولی برای خدا آن را ترك كند. (وسایل الشیعه، ج 21، ص 971( در روایت دیگری آمده است: «العباده سبعون جزءا افضلها طلب الحلال؛ عبادت هفتاد جزء دارد كه با فضیلت ترین آنها طلب حلال است. (كافی، ج 5، ص 87) در حالات اهل بیت(ع) ذكر شده است كه برای كسب روزی حلال تلاش می كردند و آن را نوعی عبادت و جهاد می شمردند. (ر.ك: مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 81، ص 732( بدیهی است كه مسئله حق الناس بسیار مهمتر و سخت تر از حق الله است؛ زیرا امید است خداوند با وسعت لطف و كرم خویش، از حق خود درگذرد، اما مردم ممكن است از یك ریال هم صرف نظر نكنند. حق الناس از جمله سؤالاتی است كه انسان ها می بایست در قیامت در مورد آن پاسخ دهند. توجه به این نكات می تواند بازدارنده باشد. در مورد بازپرداخت حق الناس و مالی كه از راه حرام به دست آمده، چهار حكم وجود دارد: 1-      اگر مقدار حرام معلوم و صاحبش هم معلوم باشد، باید آن را به صاحبش برگرداند یا با او مصالحه نماید. 2-      اگر مقدار مال معلوم و صاحبش مجهول باشد، باید از جانب صاحبش رد مظالم دهد. 3-      اگر مقدار مال مجهول و صاحبش معلوم است، باید مصالحه نمایند. 4-      اگر مقدار مال و صاحب آن، هر دو مجهول باشند، باید خمس مالش را بدهد. (اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 01، ص: 48( منبع :وبلاگ یا زهرا                                       کسب مال ( لقمه ) حرام ...( بخش نهم ) http://old.n-sun.ir/nsunvahoghogh/masadigh/3177--.html کسب مال( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس  آثار و پیامدهای لقمه حرام 1.       لقمه حرام، تاریکی قلب و دل می آورد علت اینکه انسان لازم است از خوردن مال حرام اجتناب کند، این است که حرام، قلب را تاریک می کند و بصیرتش را از بین می برد؛ ولی خوردن حلال سبب روشنایی و بیناییِ دل می شود و تاریکی یا روشنایی دل از اعتقاد قلبی پدید می آید نه از مالی که انسان به حرام یا حلال بودنش معتقد است... مصادیق حق الناس Sat, 02 Nov 2013 00:00:00 +0330 کسب مال( لقمه ) حرام ، از مصادیق حق الناس  ( بخش نهم ) آثار و پیامدهای لقمه حرام 1.       لقمه حرام، تاریکی قلب و دل می آورد علت اینکه انسان لازم است از خوردن مال حرام اجتناب کند، این است که حرام، قلب را تاریک می کند و بصیرتش را از بین می برد؛ ولی خوردن حلال سبب روشنایی و بیناییِ دل می شود و تاریکی یا روشنایی دل از اعتقاد قلبی پدید می آید نه از مالی که انسان به حرام یا حلال بودنش معتقد است. 2.       لقمه حرام، باعث عدم استجابت دعا می شود وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آلهاز حریص بر دنیا یاد می کرد، می فرمود: چه بسیار آدم ژولیده موی، خاک آلوده و دورافتاده در سفرها که طعام و لباسش حرام و خوراکش حرام است و دست هایش را بلند می کند و یارب یارب می گوید. پس کجای آن دعا مستجاب می شود. 3.      لقمه حرام، عدم قبولی نماز را در پی دارد غزالی گوید: ...ابن عباس می گوید: خداوند نماز کسی را که در شکمش مال حرام باشد، قبول نمی کند. چنین گویند که هر که یک لقمه حرام خورد، چهل روز، تیر دعای او بر نشانه اجابت نرسد. 4.      لقمه حرام، آتش دوزخ را به همراه دارد ]پیامبر صلی الله علیه و آله] فرمود: هر گوشتی که ازحرام بروید، آتش او را سزاوارتر است. 5.      لقمه حرام، مانع رسیدن به سعادت و توفیق می شود )از صفات رذیله متعلقه به قوّه شهویه) مال حرام خوردن و از آن اجتناب نکردن است و آن از نتایج حبّ دنیا و حرص بر آن است و از اشدّ مهلکات و اعظم موانع وصول به سعادت است. بیشتر کسانی که به هلاکت رسیده اند، سببش آن بوده و اکثر مردم که از فیوضات و سعادات محروم مانده اند، به واسطه آن شدی. سدّی از این محکم تر در راه توفیق نیست و پرده ای از این مانع تر بر چهره تأیید نه و کسی که تأمل کند، می داند که خوردن حرام، اعظم حجابی است بندگان را از وصول به درجه ابرار و قوی تر مانعی است از اتصال به عالم انوار. سراچه دل را از آن، تیرگی و ظلمات و خباثت و غفلت حاصل و نفس انسانی به واسطه آن به اسفل درکاتِ هلاکت و ضلالت واصل می گردد. 6.      لقمه حرام، باعث عدم قبولی واجبات و مستحبات است از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آلهمروی است که در بیت المقدس فرشته ای هست که هر شب ندا می کند که هر که بخورد چیزی را که حرام باشد، خدا از او نه قبول می فرماید سنّتی را و نه واجبی را. 7.      لقمه حرام، باعث گلایه زن و فرزند در روز قیامت است وارد شده است که زن و فرزندان آدمی در روز قیامت به او می آویزند و او را در موقف حضور پروردگار باز می دارند و می گویند: پروردگارا!حق ما را از این شخص بستان. به درستی که ما جاهل به احکام شریعت بودیم و او ما را تعلیم نکرد و غذای حرام به ما خورانید و ما عالم به آن نبودیم. 8.      لقمه حرام، درد و رنج جسمی می آورد ابوالقاسم جعفربن احمدالرازی گوید: ابوالخیر عَسقلانی را ماهی آرزوی همی آمد به چندین سال، چون از جایی پدیدار آمد حلال، دست فرا کرد تا بخورد. استخوانی از استخوان های ماهی به انگشت وی فرا شد؛ بدان سبب دست از وی بداشت. گفت: یارب!کسی دست به شهوتِ حلال دراز کند، چنین کنی. آنکه دست به شهوت حرام دراز کند، با وی چه کنی. 9.      لقمه حرام، در اولاد اثر سوء دارد از قصّه پر غصّه آدم که گندم بهشت خورد، حکایت قابیل که می گویند نطفه وجود او از آن گندم بسته بود، به عبرتی برگیر؛ خاصیّت دو دانه گندم منهیّ مباح بهشت که آن باشد، خاصیت چرب و شیرین مهملات حرام و شبهه دار دنیا چه خواهد بود و بدان که تأثیر غذا در نطفه از قبیل تأثیر ساعت و حالت مرد و زن و اثر ترک ذکر حق در زمان جماع خواهد بود که به سر حدّ الجاء و اجبار نرسد و لهذا آن شخص مکلّف می باشد و تصحیح نیّت و قوّت تدبیر خود مناز و با قوت لایموت بساز که ضرر طعام دغدغه دار بدان از آن منفک نمی شود. 10.   لقمه حرام، روزه را باطل می کند غیبت و دروغ و بهتان و قوت حرام، روزه باطل کند به دلیل قرآن؛ قال اللّه تعالی: «سَمّاعُونَ لِلْکَذِبِ أکّالُونَ لِلسُّحْتِ.»دروغ و خوردن حرام، حق تعالی به یکدیگر مقرون کرده است. در خبر است که دو زن در عهد رسول صلی الله علیه و آلهبه روزه بودند. در آخر روز گرسنگی ایشان را چنان به رنج آورد که نزدیک بود، هلاک شوند. دستوری خواستند از رسول صلی الله علیه و آله که روزه بگشایند. رسول صلی الله علیه و آلهدستوری داد. چون روزه بگشادند، قدحی بدیشان فرستاد و ایشان را فرمود: قی کنید در این قدح. به هر دُوان، قدح پر از خون تازه و گوشت تازه کردند، مردمان شگفت بماندند. رسول صلی الله علیه و آله گفت: عجب مدارید از این حال که ایشان از رزق حلال به روزه بوده اند و به رزق حرام روزه بگشادند. 11.   لقمه حرام، درهای حکمت را بر دل می بندد در حدیث است که هر کس طعامی را از روی شهوت و خواهش نفس (نه از روی نیاز بدن) بخورد، خداوند، حکمت را بر دل او حرام فرماید. 12.   لقمه حرام، دین را تباه می کند چند مال شبهه ناک آری به کف؟           تا که باشی نرمْپوش و خوش علف  عاقبت سازد تو را از دین بری               این خودآرایی و این تن پروری  لقمه کآید از طریق مشتبه                  خاک خور خاک و بر آن دندان منه  کان تو را در راه دین مغبون کند             عرفان از دلت بیرون کند  لقمه نانی که باشد شبهه ناک            در حریم کعبه، ابراهیم پاک  گر، به دست خود فشاندی تخم آن       ور به گاو چرخ کردی شخم آن  ور مه نو در حصارش داس کرد              ور به سنگ کعبه اش دستاس کرد  ور به آب زمزمش کردی عجین              مریم آیین پیکری از حور عین  ور بخواندی بر خمیرش بی عدد            فاتحه با قل هو اللّه احد  ور بود از شاخ طوبی آتشش                ور شدی روح الامین هیزم کشش  ور تو بر خوانی هزاران بسمله               بر سر آن لقمه پر ولوله  عاقبت، خاصیتش ظاهر شود                نفس از آن لقمه تو را قاهر شود  در ره طاعت، تو را بی جان کند             خانه دین تو را ویران کند  درد دینت گر بود ای مرد راه                  چاره خود کن که دینت شد تباه  پیام های متن 1.       حرام خواری، قلب و دل انسان را تاریک می کند. 2.       دعای کسی که لقمهحرام می خورد، مستجاب نمی شود. 3.       طاعات و عباداتِ کسی که لقمه  حرام می خورد، قبول نمی شود. 4.       خوردن لقمه حرام، آثار منفی درزندگی دنیایی و اخروی انسان دارد. 5.       خوردن لقمه حرام، دینداری را تباه می کند. 6.       هر گوشتی که از حرام بروید، آتش جهنم برای او سزاوارتر است. ( ادامه دارد ) منبع : پايگاه اطلاع رسانی حوزه