حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص)
به قلم : حجت الاسلام سید حسن خمینی
شانزدهمین حق : یحسن نصرته «حق بهترین یاری رسانی، رنگ کارهای ما باید خدایی باشد»
از جمله حقوق مسلمان آن است که به بهترین وجه او را نصرت دهند. در روزهای آینده در باره اینکه کمک کردن به مسلمانان چه مقدار از ارزش برخوردار است و وظیفه مسلمانان در این امر به چه میزان است، سخن خواهیم گفت. در اینجا به کیفیت کمک کردن می پردازیم و از زبان بزرگان دین به آن اشاره می کنیم.
ناگفته پیداست که از اموری که می تواند کمک های ما را زیباتر و بهتر کند آن است که در کمک کردن به دیگران از هر گونه منّت گذاشتن اجتناب کنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند:
«احسان های خود را از یاد ببرید تا زنده بمانند. چراکه منّت نهادن احسان را ضایع کرده و از بین می برد.» [1] و می فرمایند: «اگر تو خوبی کردی آن را فراموش کن و اگر به تو خوبی شد، آن را همواره به یاد داشته باش.» [2] پس باید همه تلاش کنیم ـ حتی اگر می خواهیم ارزش کار ما بالاتر رود و در یادها بماند ـ از منّت گذاشتن بر دیگران دوری گزینیم و کارهای خوب خود را به منّت آلوده نکنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «معیار خوبی کردن، آن است که در آن منت نهاده نشود.» [3]
نکته: کارهای ما اگرچه به ظاهر مشابه است ولی دارای رنگ هایی است که آن ها را از یکدیگر متمایز می کند. شما وقتی به خاطر کمک به کسی به او پول می دهید این کار شما از رنگی خاص بهره می برد. گاه این کار شما به خاطر محبت و صمیمیت است، گاه به خاطر ترحّم و دلسوزی، گاه به سبب نخوت و تکبر و گاه برای تحقیر طرف مقابل انجام می شود و گاهی نیز این کمک به علل دیگری تحقق می یابد. فراموش نکنیم که «دست گیرنده» بهتر از هر کس از رنگ و بوی کار شما مطلع می شود و آن را حس می کند. و دقیقاً به همین سبب است که برخی اوقات کمک کردن شما و «پول» دادن هایتان نه تنها باعث محبت و دوستی نمی شود، بلکه تنفّر و بددلی را پدید می آورد. و این نیست مگر به سبب آن که «دست گیرنده» در این کمک، رنگ زشت تکبّر و تحقیر و خود بزرگ بینی را می بیند و از آن طعم ناپسندی را درمی یابد. و این در حالی است که گاه یک کمک کوچک به سبب آن که از سر محبت و عشق صورت می گیرد، چه بسیار صمیمیت پدید می آورد. پس باید تلاش کنیم تا در احسان و یاری به دیگران، نیّت های خود را پاک گردانیم و آن را در مقابل عظمت روح انسان و ارزش وجودی «کمک گیرنده» کوچک به شمار آوریم. امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«دیدم که احسان جز با سه کار نتیجه نمی پذیرد: کوچک شمردن آن، پوشاندن آن و شتاب کردن در انجام آن؛ زیرا هرگاه کار نیکی که می کنی به نظر خودت کوچک آید، آن را در نظر کسی که بدو احسان کرده ای بزرگ ساخته ای و هرگاه آن را بپوشانی (و به رخ نکشی)، به کمالش رسانده ای و هرگاه در انجامش شتاب ورزی، گوارایش کردی، در غیر این صورت، احسان خود را بی ارزش و ناگوار ساخته ای.» [4]
پس همه ـ چه آن ها که از مال و قدرت خویش می بخشند و چه آن ها که از امکانات عمومی به دیگران کمک می کنند ـ باید از آلوده کردن کمک و نصرت به هر نوع منّت و منافع شخصی و گروهی اجتناب کنند. چراکه در غیر این صورت نه تنها «کمک گیرنده» از آن لذت نمی برد، بلکه مزد و اجر اخروی نیز نصیب نمی شود. همچنین لازم است که «کمک به دیگران» به گونه ای باشد که به آبروی آن ها آسیب وارد نشود و «کرامت انسانی» آن ها گزند نبیند. چراکه در غیر این صورت، اگر هم مشکل مالی کسی برطرف شود، قلب و روح او آزرده می شود و جنبه های معنوی و غیر مادی «یاری رسانی» لحاظ نگردیده است و چه بسا کمک گیرنده دل آزرده تر از قبل شود. فراموش نکنیم که ما اگر توانی برای حل مشکلات مردم یافته ایم تنها به سبب لطف و عنایت الهی بوده است. پس اگر مالی داریم و یا از قدرت سیاسی و از منزلت اجتماعی بهره مندیم باید قدر دان مردمی باشیم که خداوند سفارش انها را به همه کرده و اگر انها نبودند ما نیز از انچه داریم بی بهره بودیم.
نکته دیگر آن که در کمک کردن، بهتر است به گونه ای به دیگران کمک کنیم که احتیاج آن ها به طور کامل برآورده شود و چنین نباشد که «مستحق» برای رفع کامل مشکلاتش به کسان دیگری هم روی آورد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «به نهایت رساندن خوبی، از آغاز کردن آن بهتر است.» [5] و امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «زیبایی خوبی کردن و احسان به تمام کردن آن است.» [6] پس چه بهتر که اگر می توانیم، به گونه ای به مردم کمک کنیم که علاوه بر این که او را از سختی برهانیم، مشکل او را نیز به طور کلی برطرف کنیم.
در اینجا لازم است به این نکته هم اشاره کنیم که در «خوبی کردن» لازم نیست که طرف مقابل، آدمی به تمام معنی خوب و پارسا باشد. بلکه احسان به هم نوع، بدون توجه به مذهب و مرام او از اهمیت برخوردار است و «کمک کننده» را به سوی «خوب شدن» سوق می دهد. امام کاظم علیه السلام در روایتی شنیدنی می فرمایند:
«پدرم دست مرا گرفت و فرمود: پسرم! همچنان که من دست تو را گرفته ام، پدر من نیز دست مرا گرفت و فرمود: پدرم علی بن الحسین علیهما السلام دست مرا گرفت. و فرمود: پسرم! به هر کس که از تو احسانی خواست، احسان کن؛ زیرا اگر لایق احسان باشد، تو بجا احسان کرده ای، و اگر لایق آن احسان نباشد، تو لیاقت و فضیلت احسان کردن را یافته ای. اگر مردی از طرف راستت به تو ناسزا گفت و سپس به سمت چپت آمد و از تو پوزش خواست، پوزش او را بپذیر.» [7]
و کلام آخر آن که یکی از کمک های ما به دیگران آن است که «خوب و بد» را به وی نشان دهیم و وی را به سوی نیکی و تقوا راهنمایی کنیم. و صد البته در این باره باید هدف ما، جلب منافع خودمان نباشد، بلکه به نیت بهترشدن برادرمان و جامعه ای که در آن زندگی می کنیم، به این امر اقدام کنیم و چنین نباشد که فرموده امام باقر علیه السلام تحقق یابد که:
«در آخرالزمان کسانی می آیند که پیرو عده ای هستند ریاکار که دم از عبادت و زهد می زنند ولی سفیه و ناپخته اند و فقط زمانی امر به معروف و نهی از منکر می کنند که آسیبی به آن ها نرسد.» [8]
پی نوشت :
[1] . غرر الحکم، ح2526.
[2] . همان، ح4000.
[3] . همان، ح9724.
[4] . کافی، مرحوم کلینی، ج4، ص30 / میزان الحکمه، ج8، ص3691.
[5] . امالی، شیخ طوسی، ص596.
[6] . غرر الحکم، ح4752.
[7] . کافی، مرحوم کلینی، ج8، ص152 / میزان الحکمه، ج8، ص3685.
[8] . کافی، مرحوم کلینی، ج5، ص55.
( ادامه دارد )
منبع : http://etedaal.ir/news/10701/default.aspx |